" من به تو چشم دوختم 3>> " پارت ۲
ات ویو :
یهو یکی از همکلاسیام اومد..
فکر کنم اسمش جون..جونگ ..عامم خدایا..اسم یه شیرینی بوداا..
وای ننه چ شیرینی بود..
عاها..کوکی
جونگکوک گرفتممم !
کوک : برا چی معذرت خواهی میکنی؟
ات : من.. برای..
کوک : خودتم نمیدونی برای چی داری معذرت خواهی میکنی..تو که عمدا نزدی..
ات : معلومه که نه..چرا باید خواهرمو بزنم !
کوک : پس معذرت خواهی نکن..
رو به وونگ رف و ایستاد جلوش
کوک : و اینکه توی احمق نباید اینجور مواقع پشت دوس دخترت باشی بجا اینکه سرش داد و عربده بکشی ؟
وونگ : به تو چ ربطی داره مرتیکه..
کوک : فقط بدون خیلی کودن و احمقی..به زودی پشیمون میشی !
اینو گفت و راهشو کشید و رفت..
ات : من باید برم..
دویدم سمتش و دستشو گرفت
کوک : چی میخوای؟
ات : ت..تو چرا اینجوری کردی؟!
کوک : جا شکرته؟
ات : نه..منظورم اینه که..ممنون ولی تو که با همه سردی چرا باید ازم دفاع کنی؟
کوک : به زودی میفهمی..
باز رفت..
ادامه دارد...
.
یهو یکی از همکلاسیام اومد..
فکر کنم اسمش جون..جونگ ..عامم خدایا..اسم یه شیرینی بوداا..
وای ننه چ شیرینی بود..
عاها..کوکی
جونگکوک گرفتممم !
کوک : برا چی معذرت خواهی میکنی؟
ات : من.. برای..
کوک : خودتم نمیدونی برای چی داری معذرت خواهی میکنی..تو که عمدا نزدی..
ات : معلومه که نه..چرا باید خواهرمو بزنم !
کوک : پس معذرت خواهی نکن..
رو به وونگ رف و ایستاد جلوش
کوک : و اینکه توی احمق نباید اینجور مواقع پشت دوس دخترت باشی بجا اینکه سرش داد و عربده بکشی ؟
وونگ : به تو چ ربطی داره مرتیکه..
کوک : فقط بدون خیلی کودن و احمقی..به زودی پشیمون میشی !
اینو گفت و راهشو کشید و رفت..
ات : من باید برم..
دویدم سمتش و دستشو گرفت
کوک : چی میخوای؟
ات : ت..تو چرا اینجوری کردی؟!
کوک : جا شکرته؟
ات : نه..منظورم اینه که..ممنون ولی تو که با همه سردی چرا باید ازم دفاع کنی؟
کوک : به زودی میفهمی..
باز رفت..
ادامه دارد...
.
۸.۰k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.